خالق «جدال با نفس» و راهی که ۲۰ سال برای ارادت به سلطان خراسان پیمود
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۵۲۹۶۹
اداره کل پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا در تلاش است تا در سلسله مطالبی یاد و اثر استادان و پژوهشگران ایران اسلامی را که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفتند، زنده کند. در این مطلب به بررسی زندگی و فعالیتهای علمی و پژوهشی «دکتر پرویز اسکندرپور خرمی» پرداخته شده است.
تولد و تحصیلات
پرویز اسکندرپور خرمی در سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات تا مقطع دیپلم، مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته نقاشی را از دانشگاههای تهران و تربیت مدرس دریافت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او زیر نظر استادان بزرگی همچون استاد تاکستانی در حوزه نگارگری و استاد امیرخانی در حوزه خوشنویسی موفق به دریافت مدارک ممتاز شد و از دهه ۱۳۵۰ به کار هنر در حوزههای نقاشی، نگارگری، تذهیب و خوشنویسی فعالیت داشت.
فعالیت در عرصه علمی ـ هنری و فرهنگی
دکتر اسکندرپور خرمی به دلیل ارادت قلبی خود به امام رضا (ع)، حدود ۲۰ سال هر هفته رنج سفر به مشهد را بر خود هموار میکرد و به تدریس هنر نگارگری در مشهد میپرداخت. نخستین حضور ایشان برای تدریس در مشهد از سال ۱۳۷۸ و برای آموزش دورههای تخصصی هنر که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد، در مجتمع امام رضا (ع) در پارک ملت برگزار کرد، شروع شد.
«رضا مهدوی» مدرس هنرهای دیداری ایرانیاسلامی در مورد تدرس دکتر اسکندرپور خرمی در مشهد گفته است: ایشان با آموزشهای کلاسیک و آکادمیک در حوزه تذهیب، هنرجویان را حرفهای میکردند. خودم هم در زمینه تذهیب، مدیون آموزشهایشان هستم و میتوانم بگویم بعدها همین آموزشها پایه هنر تذهیب من شد. ایشان هنرجویانشان را به بهرهبردن از نمادهای مذهبی در کارهایشان تشویق میکردند. مثلا در کار تذهیب، بچهها را به استفاده از المانهایی مانند ذوالجناح در نقش شمسه تشویق میکردند یا استفاده از اعدادی مانند ۷۲ و ۱۴ که به امامان معصوم(ع) ربط پیدا میکرد. این اعداد برایشان مقدس بود و دوست داشتند هنرجویانشان نیز به اینها توجه کنند.
دکتر اسکندرپور خرمی در مشهد شاگردان زیادی تربیت کرد؛ شاگردانی که در مشهد و در دانشگاه هنر زاهدان صنایع دستی میخواندند و هنرآموزانی نیز در دانشگاه الزهرا، مجتمع امام رضا (ع) در پارک ملت، کانون نگارگران زرافشان و ...، آموزش داد. این شاگردان امروز به عنوان استادان شاخص، مدرسان و مدیران هنرستانها، دانشگاهها و کارگاههای آموزش هنرهای تجسمی در مشهد شناخته میشوند.
ایشان تدریس در مقاطع مختلف دانشکدههای هنر دانشگاههای تهران، الزهرا(ع)، سوره، مشهد و ... نیز در کارنامه خود دارد و توانسته در این دانشگاهها شاگردانی به فرهنگ و هنر کشور تقدیم کند.
تالیف و پژوهش
مجموعه کتاب پنج جلدی «آموزش نگارگری» از مهمترین تالیفات دکتر اسکندرپور خرمی است که انتشارات سوره مهر چاپ کرده است. سه مجلد این مجموعه با عنوان آیین هنر و آموزش نقاشی ایرانی شامل مجلدهای ۱، ۲ و ۳ شناخته میشود. دو اثر از این مجموعه با بازنگری و تجدیدنظر جامع به حوزه آموزش نقاشی ایرانی اختصاص دارد. دکتر اسکندرپور در این دو کتاب به آموزش نقاشی از صور انسانی، نباتی و جمادی پرداخته و با بازنگری اساسی و جامع تلاش دارد تا به علاقهمندان و دانشجویان رشتههای نقاشی و نگارگری بهترین روشهای حرکت در مسیر حرفهای این حوزه را آموزش دهد.
هنر و آموزش نقاشی ایرانی عنوان چهارمین اثر از مجموعه پنجگانه است که به صور انسانی اختصاص دارد. در این اثر نویسنده تلاش دارد تا به شیوه نوین به هنرآموزان نشان دهد که چگونه با استفاده از اشکال ساده به صورت انسانی در قالب یک اثر هنری دست یافت.
آیین هنر و آموزش نقاشی پنجمین مجلد از مجموعه آثار است. این اثر به آموزش صور نباتی و گیاهی اختصاص دارد و به هنرآموزان و دانشجویان علاقهمند به خلق اثر در حوزههای طبیعی و محیطی شیوههای نوین آموزش نقاشی در این حوزه را آموزش میدهد.
همچنین داوری رقابتها و جشنوارههای هنری، برگزاری نمایشگاههای انفرادی و حضور در نمایشگاههای داخلی و خارجی بخشی از فعالیتهای دکتر اسکندرپور خرمی در عرصه علمی ـ هنری و فرهنگی کشور است.
ایشان با شرکت در رقابتهای هنری موفق به دریافت جوایز و الواح تقدیری متعددی از جمله برگزیده سومین دوسالانه نگارگری شد.
طراحی و نظارت فنی ضرایح حرمهای مطهر
دکتر اسکندرپور خرمی افتخار طراحی و نظارت فنی ضرایح، نیم ضریحها، دربها، فرشها و آثار هنری بهکار رفته در حرمهای مطهر ائمه اطهار (ع) در کربلا و نجف و سامرا و دمشق از جمله ضرایح حضرت مسلم ابن عقیل (ع) در کوفه، حبیب ابن مظاهر و ابراهیم مجاب از یاران امام حسین (ع) در کربلا را داشت.
از ایشان تابلوهای زیادی با موضوعات مذهبی به یادگار مانده است. دو تابلو عاشورایی او با عنوان «جدال با نفس» و «طفل تشنه» شناخته میشود که به مناسبت اربعین حسینی در نمایشگاه گروهی جمعی از استادان نگارگری مشهد با عنوان «شرح فراق» به نمایش درآمد.
خاموشی
سرانجام این پژوهشگر، نقاش و خادم بازسازی عتبات عالیات در دوم آبان ۱۳۹۹ بر اثر ابتلا به بیماری کرونا چشم از جهان فروبست.
برچسبها ویروس کرونا امام رضا دانشگاه تربیت مدرس هنرمندان استادان دانشگاه نقاشیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: اجلاس اوآنا ویروس کرونا امام رضا دانشگاه تربیت مدرس هنرمندان استادان دانشگاه نقاشی ویروس کرونا امام رضا دانشگاه تربیت مدرس هنرمندان استادان دانشگاه نقاشی اسکندرپور خرمی آموزش نقاشی دانشگاه ها امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۲۹۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستان،حسرت ما و جام جهانی
تیمی که در اولین حضورش در جام ملتها مسافر جام جهانی شد. تیم ملی افغانستان برای ما مهم بود؛ چون معماری آن کاملاً ایرانی بود و تمام سنگهای گرانقیمت آن از دل خاک پرگهر خراسان بیرون کشیده شده بود. مجید مرتضایی و حمید معصومیان در تایلند کاری کردند کارستان.
آنها از کوچهپسکوچههای مشهد جواهراتی را برای تزئین تیم ملی افغانستان جمع کردند که سالها در بستر بیتوجهی خاک میخوردند. حقیقت این است که افغانستان خسته از سالها جور و ستم امروز به فرزندانی که در این خاک رشد کردهاند میبالد و این هنر مردان ایرانی بود که غرور جریحهدار شده افغانها را به دست خودشان التیام بخشیدند.
صعود افغانستان به جام جهانی نشان داد خراسان بزرگ چقدر در بازیکنسازی و مربیسازی ظرفیت و توانایی دارد و چقدر مدیران ورزش و البته مسئولان رده بالا در حق جوانان این شهر با تصمیمهای عجیب جفا کردهاند. واقعیت تلخ ماجرا این است که علاوه بر تیم ملی افغانستان هنوز هم میتوان تیم ملی دیگری از دل شمالشرق ساخت و به جام جهانی فوتسال فرستاد.
در فوتبال هم البته که همین است. اگر درایت و دوراندیشی در ورزش خراسان بود، امروز نباید شاهد جولان تیمهایی چون خوشه طلایی ساوه در مخمل استادیومهای مشهد میبودیم. مشهد هنوز هزاران مرتضایی و معصومیان دارد و هنوز میتوان از دل آن با هنر مدیریت صحیح چند تیم فوتبال و فوتسال باشگاهی در حد آسیا سبز کرد. افسوس که در تمام این سالها استعدادهای شگرف این خطه در آتش جنگهای سیاسی – مدیریتی سوختند و امروز جز تلی از ناکامی و حسرت برای ورزش مشهد باقی نمانده است.
آمار میگوید قهرمان جام ملتهای آسیا مشهد بود.علاوه بر احسان اصولی به عنوان رئییس کمیته فوتسال فدراسیون، تیم ملی ایران چند بازیکن مشهدی و تیم ملی افغانستان سه مربی مشهدی داشت و شاکله اصلیاش را بازیکنان قد کشیده در کوچهپسکوچه های گلشهر مشهد تشکیل میدادند. پس صعود افغانستان باید تلنگری جدی باشد برای آنها که خودشان را به خواب زدهاند و بیدار هم نمیشوند.
محمدجواد رستمزاده